گروههای آموزشی

گروههای آموزشی

گروههای آموزشی به عنوان مجامع آموزشی ، پرورشی و پژوهشی با این اندیشه به وجود آمده اند که ضمن برقراری تعامل و ارتباط سازنده بین دبیران و با جلب مشارکت آنان در فرآیند تعلیم و تربیت ،‌ زمینه استفاده از تجارب و اطلاعات علمی ،‌ آموزشی و حرفه ای صاحبنظران و دبیران در رابطه با روش های تدریس

گروههای آموزشی

گروههای آموزشی به عنوان مجامع آموزشی ، پرورشی و پژوهشی با این اندیشه به وجود آمده اند که ضمن برقراری تعامل و ارتباط سازنده بین دبیران و با جلب مشارکت آنان در فرآیند تعلیم و تربیت ،‌ زمینه استفاده از تجارب و اطلاعات علمی ،‌ آموزشی و حرفه ای صاحبنظران و دبیران در رابطه با روش های تدریس ، شیوه های اندازه گیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ، نقد و بررسی کتب درسی ، کاربرد تکنولوژی آموزشی ، تقویت زمینه تحقیق و پژوهش در زمینه بررسی مسائل و مشکلات آموزش و پرورش و در نهایت بهبود کیفیت آموزشی و پرورشی را فراهم آورند .

لذا با توجه به رسالت خطیر گروههای آموزشی بویژه در دوره متوسطه که به دلیل آماده سازی نیروی انسانی برای ورود به جامعه و بازار کار ، مسؤولیت پذیری ،‌ استقلال طلبی ، رشد شناختی و عاطفی نوجوانان و حرفه ای و نیمه حرفه ای بودن دبیران و نهادینه کردن فرهنگ توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، در این مقاله گروههای آموزشی متوسطه نظری و جنبه های مختلف تاثیر آن بر بهبود عملکرد آموزشی دبیران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است ، در این راستا ابتدا به مفهوم گروه و تشکیل آن و انواع آنها و اهمیت و نقش آنها در آموزش اشاره می شود و سپس به تبین ابعاد مختلف گروههای آموزشی پرداخته می شود .

گروه و علل تشکیل آن

یک « گروه » به این صورت تعریف می شود: دو یا چند نفر که باهم روابط متقابل دارند، به یکدیگر وابسته اند و برای تأمین هدفهایی خاص گرد هم می آیند(رابینز[1] ، ترجمه پارساییان و اعرابی، 1381 ، ص‌447). دو نویسنده دیگر به نامهای مک دیوید و هراری گروه را چنین تعریف کرده‌اند : نظامی سازمان یافته از دو فرد یا بیشتر که با یکدیگر در تعامل باشند، تا نظام بتواند عمل کند، استانداردی نیز برای نقش روابط میان اعضاء وجود داشته باشد و از هنجارهایی تبعیت که عملکرد گروه و هریک از اعضاء آن را تنظیم کند. هومانز گروه را چنین تعریف کرده است: گروه را تعامل میان فردی می توان تلقی کرد، یعنی میزان ارتباطات و تعامل با یکدیگر طی زمان خاص (محمدزاده و مهرورزان، 1375).

نویسنده دیگری معتقد است که« گروه واحدی است متشکل از دو یا چند نفر که به کار تعامل یا ارتباط دوجانبه مشغولند». یک تعریف ساده و نسبتاً جامع از گروه عبارت است از :«یک گروه مجموع دو یا چند نفر است که به طریقی با یکدیگر مراوده داشته و هر یک بر دیگری اثر گذاشته و یا تحت تأثیر دیگری قرار می گیرد»(شاو ، 1981) .

در مورد علل تشکیل گروه ها و اینکه چرا افراد به گروه های خاصی می پیوندند،نمی توان هیچ دلیل خاص و یکسانی ارایه کرد؛ زیرا بسیاری از افراد به چندین گروه تعلق دارند . بدیهی است که گروه های مختلف منافع متفاوتی را به اعضای خود می رسانند.

رابینز دلایلی که افراد به خاطر آنها به گروه ها می پیوندند را به این ترتیب می داند: « احساس امنیت، پایگاه یا مقام، احترام ، وابستگی ، قدرت و تأمین هدف » (پارساییان و اعرابی،1381،ص‌450).

بر اساس یک دیدگاه متقدم و تاحدودی کلاسیک ، مجاورت یا فضایی در تشکیل گروه نقش نقش اساسی دارد. بر اساس این دیدگاه پیشگویی می شود که شاگردانی که در کلاس در مجاورت یکدیگر می نشینند و یا دبیرانی که هم رشته و در یک مدرسه هستند، به تشکیل گروه مبادرت می کنند. به نظر جورج هومانز[2] فعالیت ، تأثیر و تأثر و احساسات در تشکیل گروه مؤثر است و هر چه افراد در فعالیت های زیادتری شرکت کنند، تأثیر و تأثر آنان زیادتر خواهد شد و همچنین احساسات آنان (علاقه یا بی علاقه گی به یکدیگر) شدیدتر خواهد بود. به همین قیاس ، هرچه تأثیر و تأثر افراد زیادتر باشد، تعداد فعالیتها و احساسات مشترک آنان بیشتر است و سرانجام هر چه انسانها نسبت به یکدیگر احساسات زیادتری داشته باشند، فعالیتهای مشترک و تأثیر و تأثر آنها بیشتر خواهد بود. تئودورنیوکام[3] با طرح نظریه تعادل[4] ، دلیل جلب افراد به طرف یکدیگر را نگرشهای مشابه آنان به اهداف و مقاصدی که برای همه آنها ارزشمند است ، می داند. براساس نظریه مبادله ، پاداش و کیفر عامل اساسی تشکیل گروه یا ادامه عضویت در گروه است. زیرا پاداش موجب تحکیم عضویت می شود و کیفر نیز به نوبه خود موجب باقی ماندن در گروه و همپایی با آن است، زیرا در غیر این صورت انسان احساس اضطراب ، ناکامی، تلخکامی و حتی احتمالاً بیماری می کند (سرمد ، ص 575 ) .

دلایل تشکیل گروه را، ارضای نیازهای روانی یا اجتماعی و رسیدن به هدف هایی که امکان دستیابی به آن در تنهایی وجود ندارد و بالاخره ، تبادل اطلاعات و دانش و استفاده از آن عنوان می کنند(بارون و بیرن،1991،ص‌439).

فرایند تقلید و تلقین نیز از دلایل روی آوردن انسان به گروه معرفی شده ، حال آنکه کورت لوین و همکاران عقیده دارند که « نیروهای جاذبه یا نیروهایی که افراد را در گروه نگه می دارد و نیز انواع اقتدار که گروه را در اجرای کم و بیش وظایف خود رهبری می کند» و نیز اثرهایی که جدا شدن فرد از گروه بر او می گذارد ، موجب استقبال افراد از پیوستن به گروه می شود(کاردان، 1354،ص231).

مورهد و گریفین[5] معتقدند دو منبع اصلی داخلی و خارجی از دلایل تشکیل گروهها هستند. منابع داخلی عبارتند از : جذابیت روابط بین افراد، فعالیتهای گروهی ، هدفهای گروهی ، تعلق اجتماعی( هر چند ممکن است این چهار منبع ، نقاط مشترک نیز با یکدیگر داشته باشند). منابع خارجی نیز عبارتند از : جذابیت اشخاص و هدفهای خارج از گروه.تشکیل گروهها دارای مراحل و دوره‌هایی است و علت اصلی آن ماهیت گروهها و ساختار آنها است؛ زیرا گرهها ایستا نیستند . آنها نوعاً از طریق یک فرآیند چهار مرحله‌ای شامل: 1- پذیرش متقابل ،2- ارتباطات و تصمیم‌گیری ،3- انگیزش و بهره‌وری ،4- کنترل و سازمان ، ایجاد می‌شوند(الوانی ، 1380، صص‌28-226).

یکی دیگر از صاحبنظران الگویی پنج مرحله‌ای را برای تکامل گروه به این ترتیب ذکر می‌کند : 1- مرحله شکل‌گیری[6] ، 2- درگیری[7] 3- انسجام[8] ، 4- تکامل[9] ،5- از هم‌پاشیدن[10] . البته در مرحله پنجم گروه آماده می‌شود تا پایان موجودیت خود را اعلام کند و در جهت جمع و جور کردن کارها و خاتمه بخشیدن به فعالیت قدم برمی‌دارد(پارساییان و اعرابی،1381، صص52-451).

در راستای پی بردن به سازمان گروههای آموزشی از حیث ساختار، نیاز است تا اقسام گروهها تشریح و تبین گردند که در ادامه به این مطلب پرداخته می شود.

انواع گروهها

گروههای مختلفی در سازمان های گوناگون تشکیل می شوند که نیاز است مدیران و مسؤولان هر سازمان نسبت به ساخت ، کارکرد، اهداف و ماهیت شکل گیری آنها مطلع باشند و با تصمیم گیری‌های درست ، از توان و نیروی آنان در جهت تحقق اهداف سازمان بهره‌گیری کنند.

از گروه ها تقسیم‌بندی های زیادی ارایه شده که از آن جمله: گروه های رسمی[11] ، غیر رسمی[12] ، باز[13] ، بسته[14] ، حاکم[15] ، تخصصی[16] ، ذی نفع[17] و دوستی می باشند . اما متناسب با موضوع و در جهت روشن‌تر شدن مطالب به دو تقسیم‌بندی انجام گرفته شده اکتفا می گردد.

گروه ها می توانند رسمی و یا غیر رسمی باشند. گروه های رسمی به وسیله ساختار سازمانی مشخص می شوند، کارهای مشخصی به آنها واگذار می گردد و گروه های کاری یا تخصصی را تشکیل می دهند.در گروه های رسمی ، رفتار فرد به وسیله هدف های سازمان تعیین تعیین و مسیر حرکت وی مشخص می شود درحالیکه گروه های غیر رسمی بوسیله ساختار سازمانی مشخص نمی شوند و هیچ نوع ساختار رسمی ندارند. این گروه ها به صورت طبیعی ،در محیط های کاری تشکیل می گردندو علت موجودیت آنها واکنش هایی است که در برابر نیاز به تماس های اجتماعی از خود نشان می دهند (پارساییان و اعرابی،1381 ، صص48-447).

در تقسیم بندی دیگر گروه ها می توانند باز و یا بسته باشند. گروه های باز به گروه هایی اطلاق می شود که عضویت در آنها و نیز خروج از گروه به آسانی صورت می گیرد و معمولاً هر کسی می تواند در این گروه ها شرکت کند. در مقابل ، گروه هایی را بسته می نامند که عضویت ، ورود و خروج از آنها تابع شرایط ویژه و خاصی می باشد و معمولاً هر کسی نمی تواند در این گروه ها شرکت کند (حسینی نسب،1375).

گروه های آموزشی که درباره آن بحث می شود از دسته گره های رسمی و به نوعی بسته می باشند.

اهمیت و نقش گروه ها در آموزش

از آنجا که با فعالیت کارکنان سازمان در قالب گروه ها ، بهتر وظایف سازمانی آنها انجام می گیرد و هماهنگ می شود ، مدیران با استفاده از گروهها فعالیت کارکنان رادر جهت اجرای اهداف سازمان هماهنگ می کنند.بی شک سازمانهای آموزشی از جمله سازمان هایی هستند که به دلیل نوع فعالیت و ماهیت کارها نیاز به تلاش و فعالیت گروهی دارند. لازم به ذکر است که ، تجربه گروه گرایی و تشکیل گروه های کاری در آموزش و پرورش کشورمان به قبل از انقلاب اسلامی برمی گردد.گروه های مختلفی چه رسمی و چه غیر رسمی وارد ساختار تعلیم و تربیت شده ، ولی به دلیل ضعف ساختاری و بنیادی ، طول عمر آنها چندان زیاد نبوده است.در نظام آموزشی ما بنا به نیاز و مشکلات موجود ، مسئولان به اتخاذ تصمیمات و ارایه راه ‌چاره ها و راهکارهایی پرداخته ‌اند . یکی از این راهکارها تشکیل گروه های تخصصی ، تحت عنوان گروه های آموزشی بوده که به لحاظ نقش‌ها و وظایفی که برای آن پیش بینی شده دارای اهمیت خاصی در آموزش و پرورش است.

علاقبندان ، معاون سابق پژوهشی و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش در سال 1374 در سمینار کارشناسان گروه های آموزشی سرتاسر کشور در اهمیت گروه های آموزشی چنین بیان کردند:« اگر بخواهیم کار گروه های آموزشی را در مجموع سازمان و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش از حیث درجه اهمیت ، درجه‌بندی نماییم ، باید گفته شود وقتی سخن از کیفیت در آموزش و پرورش مطرح می شود،موضوع گروه های آموزشی و نقش آن نیز مطرح می گردد»(وزارت آموزش و پرورش ، 1374 ، ص‌1).

تعریف ، تاریخچة و سیر تحول گروه های آموزشی

پس از تبیین نقش و جایگاه وجایگاه گروه نیاز است تا با استناد به دستورالعمل گروه های آموزشی متوسطه ، تعریف گروه های آموزشی ارایه گردد. گروه های آموزشی ، مجامع آموزشی ، پرورشی و پژوهشی هستند که ضمن برقراری ارتباط مستمر و سازنده بین دبیران ، موظفند زمینه معرفی استفاده از تجارب و اطلاعات علمی ، فنی و آموزشی در شیوه‌ها و الگوهای تدریس ، گسترش اطلاعات تخصصی ، کاربرد مواد آموزشی و کمک آموزشی و بکارگیری روشهای صحیح ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی را با بهره‌گیری از اطلاعات روانشناسی و ایجاد رقابت سالم بین دبیران و همچنین دانش‌آموزان نموده ، آنها را در جهت بهبود کیفیت آموزشی و پرورشی آماده سازند ( وزارت آموزش و پرورش ، 1375).

در سال 1359 معاونت امور آموزشی وزارت آموزش و پرورش اولین دستورالعمل گروه های آموزشی را با هدف ایجاد هماهنگی در روش های تدریس ، ارتقاء سطح کیفی آموزش در گروه های مختلف ، تهیه و به اداره های کل ارسال نمود . در آن دستور العمل تأکید شده بود تا بخشنامه ارسالی جهت اجرا به سایر شهرستان ها ، نواحی و مناطق ارسال گردد و همچنین درخواست شده با رعایت برخی موارد و حضور شرایطی خاص ، این گروه ها تشکیل شوند (وزارت آموزش و پرورش ، 1359 ).

دو سال بعد طی دستور العملی شماره مجوز تسری گروه های آموزشی به ابتدایی و دبیرستان صادر و طرح به صورت آزمایشی به اجرا در آمد . هدف تعیین شده عبارت بود از ایجاد هر چه بیشتر همکاری و تفاهم برای استفاده از تجارب و اطلاعات معلمان ، کارشناسان و صاحبنظران در زمینه های بهبود روش های تدریس و بالا بردن سطح فرآیند های آموزشی ، روش های صحیح ارزشیابی و ایجاد رقابت سالم بین معلمان. در این دستورالعمل وظایف گروه های آموزشی در 21 بند تعیین شده است (وزارت آموزش و پرورش ، 1361 ).

معاونت آموزشی وزارت آموزش و پرورش (1362) با ایجاد تغییراتی در دستورالعمل مذکور را از حالت آزمایشی خارج و بر اجرای مفاد آن تأکید کرد . نکات حائز اهمیت در طرح جدید عبارتند از اینکه علاوه بر نواحی و شهرستان ها به مناطق نیز اجازه داده شد تا گروه ها را تشکیل دهند ، و از طرفی با اضافه نمودن 2 بند به وظایف ، آیین نامه انضباطی را نیز ضمیمه دستورالعمل نموده و برای اولین بار گروه های ارزشیابی مطرح و مسئوولیت ارزیابی از فعالیت گروههای آموزشی در سطح بخش ، منطقه ، ناحیه و شهرستان و استان به آنها محول می شود .

در سال تحصیلی 64 ـ 1363 دستورالعمل قبلی مجدداً بازنگری شده و با تأکید بر اهداف قبل،شرح وظایف هماهنگ کنندگان ، مدیران اجرایی و سرگروه های آموزشی در کلیه موقعیت های مکانی تعریف و تبیین می گردد . برای اولین بار بکارگیری امکانات و هزینه ها بودجه هایی پیش بینی می گردد ، تفکیک وظایف و رسمی شدن فعالیتها و افزایش آنها از دیگر ویژگی های طرح جدید است و گروه ارزشیاب نیز همچون گذشته مسئوولیت رسیدگی به فعالیت ها و ارزشیابی از آنها را بر عهده دارند (وزارت آموزش و پرورش ، 1364 ).

در سال 1369 فعالیت های گروه های آموزشی با شکلی جدید هویت می یابد و این طرح به صورت آزمایشی در سه استان به اجرا در می آید . در این دستورالعمل ، شورای هدایت و نظارت بر فعالیت های گروه های آموزشی ، جانشین گروه ارزشیابی شده و مسئولیت هماهنگی ، بررسی ، تصویب طرح ها و برنامه ها ، انتخاب اعضای جدید و نظارت بر فعالیت ها را برعهده می گیرد . با شکل جدید ، وظایف هماهنگ کنندگان تقلیل یافته و کلی تر می شود . از طرفی ، وظایف مدیران اجرایی بیشتر شده و وظایف اعضاء و سرگروه ها به صورت ترکیبی و تلفیقی ارائه می شود و از سوی دیگر وظایف هماهنگ کنندگان استانی افزوده می شود . برای اولین بار مجمع عمومی گروه های آموزشی وظیفه تعیین اهم فعالیت های هر یک از گروهها را برای تصمیم گیری شورای نظارت زمینه سازی می کند (وزارت آموزش و پرورش ، 1369 ).

در سال 1371 دستورالعمل دیگری تهیه و به صورت پیشنهادی ارسال می شود . از مشخصات آن این بوده که فعالیت های کارشناسی تجهیزات آموزشی در حوزه مسئوولیتی گروه های آموزشی دیده می شود . در رویکرد جدید به گروه های آموزشی مسئوولیت داده شده تا با توجه به تعریف جدید از تکنولوژی آموزشی با استفاده از مبانی روانشناسی ، جامعه شناسی و با کاربردی نظام وار از تجربیات سایر علوم و فنون و با بکارگیری درست و صحیح وسایل آموزشی و کمک آموزشی مروج برنامه ریزی آموزشی و درسی شوند (وزارت آموزش و پرورش ، 1371 ).

در سال 1372 طرح قبلی به سایر استان ها تعمیم داده می شود . در حالت جدید شورای سیاستگذاری توسعه و کاربرد تکنولوژی آموزشی طراحی شده است . در سال 1373 باز هم دستورالعمل جدیدی تهیه و تنظیم شد . در این دستورالعمل ، گروه های آموزشی به عنوان مجامع علمی ، آموزشی ، پرورشی و پژوهشی شناخته شده که باید ضمن برقراری ارتباط سازنده بین دبیران ، زمینه استفاده از تجارب و اطلاعات علمی ، فنی و آموزشی در روش های تدریس ، گسترش اطلاعات تخصصی ، کاربرد مواد آموزشی و کمک آموزشی . بهره گیری صحیح از وسایل و امکانات سمعی و بصری ، بکارگیری اصول و روشهای صحیح از پیشرفت تحصیلی ، تقویت زمینه پژوهش و تحقیق و بررسی علل افت تحصیلی ، مسائل و مشکلات دانش آموزان و در نهایت با بهره گیری از اطلاعات روانشناسی و ایجاد رقابت سالم بین دبیران و دانش آموزان آنان را در جهت بهبود کیفیت آموزشی و پرورشی آماده سازند . در این دستورالعمل ، باید گروه های آموزشی راهنمایی و ابتدایی به صورت مشترک زیر نظر معاونت آموزشی عمومی به فعالیت پرداخته ، اعضاء سرگروه های متوسطه به شکل مستقل زیر نظر معاونت متوسطه فعالیت کنند . برای سهولت در کار ، ملاک هایی برای انتخاب اعضاء ، سرگروهها و مدیران اجرایی تعیین شده و شرح وظایف هر یک به صورت مجزا تبیین می گردد . تشکیلات و سازمان گروهها شامل گروههای متوسطه نظری ، فنی و حرفه ای و کار و دانش شده است (وزارت آموزش و پرورش ، 1373 ).

در سال 1374 دستورالعمل قبلی تغییر اساسی و کلی نمی یابد اما بخشنامه های تکمیلی ارسال می شود . الحاقات و ضمائم ارسالی زمینه ای را فراهم می کند تا گروهها بهتر بتوانند به وظایف خود عمل کنند ، از طرفی ، یک تغییر جدید نیز پیش بینی می شود و ساعاتی به استانها ابلاغ می شود تا بتوانند مجدداً گروه ها را در سطح مناطق ، نواحی و شهرستان ها در سطح متوسطه راه اندازی کنند .

در سال 1375 دستورالعمل قبلی به قوت و قدرت خود باقی می ماند ولی پیش نویس دستورالعمل جدید به مراکز استانها ارسال می شود. علی رغم اینکه معاونت های مختلف وزارت آموزش و پرورش محتوای آن را تأیید کرده ولی به دلیل عدم حمایت جدی و قاطع معاونت پشتیبانی وزارت ، آموزش و پرورش تا سال 1376 به تصویت نهایی نرسید . از جمله مواردی که به عنوان نقاط قوت دستورالعمل جدید مطرح گردید این بود که سعی شد برای برنامه ها و فعالیت ها پشتوانه ای متکی بر یافته های علوم تربیتی تدوین شود ، به طوری که کلیه خط مشی و برنامه ها بر اساس رویکرد نیل به هدف تعریف گردید .

در سال 1377 ، طی بخشنامه‌ای دستورالعمل جامع گروه های آموزشی دوره متوسطه نظری و مهارتی ( نظری ، فنی و حرفه ای و کارو دانش ) ارسال گردید که تاکنون کلیات محتوای آن تغییر نکرده است و فقط در ابتدای سال ، مسئولان با فرستادن بخشنامه هایی ، بخشی از مطالب را تقویت و یا کم اثر نموده اند . این دستورالعمل ملاک و راهنمای کار فعالیت های گروههای آموزشی از سطح وزارتخانه تا سطوح سازمانهای آموزش و پرورش و اداره های شهرستان ها ، نواحی و مناطق و حتی مدارس قرار گرفته است (وزارت آموزش و پرورش ، 1377 ). البته بنا به تجربیات گذشته و نظرات موجود احتمال دارد در سال های آینده نیز محتوای آن تغییر یابد .

اهداف گروههای آموزشی :

تاکنون در بخشنامه ها و دستورالعمل های مختلف ، اهداف متعددی برای فعالیت گروه های آموزشی پیش بینی شده است . در اینجا به تعدادی از آنها با ذکر عنوان دستورالعمل ها و طرحها اشاره می شود .

در طرحی باعنوان « طرح تشکیل گروه های آموزشی » در دوره های مختلف تحصیلی تجدید نظر شد و اهداف چنین بیان شده است :

ایجاد هر چه بیشتر همکاری و تفاهم برای استفاده از تجارب و اطلاعات معلمان ، کارشناسان و صاحبنظران مؤمن و معتقد آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در زمینه های بهبود روشهای تدریس ، بالا بردن فرادهی آموزشی ، گسترش اطلاعات تخصصی ، بهبود روش های کاربرد مواد آموزشی ، تهیه طرح های درسی مناسب ، ترغیب در کسب و کاربرد مهارت های تدریس ، بهره گیری از اطلاعات روان شناسی یادگیری ، پر بار کردن اوقات فراغت معلمان و دانش آموزان ، آشنایی بیشتر با روشهای صحیح ارزشیابی ، تقویت رقابت سالم بین معلمان و متعلمان و تشویق آنان در جهت ارائه طرحها و روش های مطلوب تدریس برای تحقق انقلاب فرهنگی و دستیابی هر چه سریعتر به خودکفایی در زمینه های : علمی ، صنعتی ، اجتماعی و اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران با خود یاری معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت .

در طرح دیگری با عنوان « دستورالعمل های گروه های آموزشی و تجهیزات » که به عنوان یک دستورالعمل پیشنهادی توسط معاونت آموزشی وزارت آموزش و پرورش تهیه و برای نظر خواهی به استان ها ابلاغ شده است ، موارد ذیل به عنوان اهداف گروه های آموزشی ذکر شده است :

1ـ فراهم نمودن زمینه و شرایط مناسب برای ایجاد ارتباط بین برنامه ریزان و مجریان آموزشی و همچنین استفاده از نظرات و پیشنهادهای ارزشمند معلمین که رکن اصلی آموزش و پرورش هستند .

2ـ ارتباط مستمر و سازنده بین ادارات آموزش و پرورش و جامعه معلمین جهت نظارت بر امور آموزش و بهبود فعالیت های تدریس و یادگیری .

3ـ ایجاد زمینه و شرایط مناسب برای ارتقاء سطح آگاهی و دانش معلمین از طریق مبادله اطلاعات و تجربیات بین معلمین و ترغیب و تشویق آنها به مطالعه و تحقیق و پژوهش های علمی در زمینه مسائل تعلیم و تربیت .

4ـ ترویج فرهنگ استفاده بهینه از تکنولوژی آموزشی در زمینه طراحی و اجرای منظم برنامه های آموزشی و ارزشیابی از این روند .

5 ـ ترغیب و تشویق معلمین به خلاقیت و نوآوری در کل فرایند تدریس و یادگیری .

6 ـ ایجاد زمینه برای تشکیل انجمن های علمی ، تخصصی دانش آموزان ، معلمین و استادان دانشگاه و علماء و دانشمندان و افراد علاقمند در سطح منطقه / ناحیه / شهرستان و روستاهای کشور (وزارت آموزش و پرورش ، 1377 ) .

آئین نامه اجرایی که با عنوان « طرح فعالیت های گروه های آموزشی » در سال 1372 به ادارات کل استانها ارسال گردیده ، اهداف گروه های آموزشی این چنین بیان شده است :

1ـ ایجاد شرایط مناسب برای تبادل نظرات ، افکار ، تجارب مفید ، ابتکارات و نو آوریها بین معلمان .

2ـ بررسی اثرات مثبت و منفی ناشی از اجرای طرح ها ، برنامه ها محتوای کتب درسی و دستورالعمل های آموزشی .

3ـ ایجاد هماهنگی در اجرای برنامه ها و روش های آموزشی در سطح استان و منطقه .

4ـ ایجاد توانایی در اعضاء گروه های آموزشی در زمینه طراحی و تهیه برنامه های آموزشی و درسی .

5 ـ ارتقاء سطح تکنولوژی آموزشی معلمین .

6 ـ استفاده از تخصص های علمی اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ، مدرسین مراکز تربیت معلم و سایر صاحبنظران در تهیه و بهبود برنامه های آموزشی و درسی و روش های تدریس .

7 ـ ارتقاء و بهبود کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری (معاونت آموزشی وزارت آموزش و پرورش ، 1372).

در آیین نامه مذکور خط مشی های گروه های آموزشی نیز به شرح زیر آمده است :

تقویت تشکل علمی ، تخصصی ، صنفی معلمان در چارچوب نظام آموزشی کشور ؛ ترغیب و تشویق معلمین به خلاقیت و نوآوری درفرایند یاددهی و یادگیری ؛ ارتباط مستمر و سازنده بین ادارات آموزش و پرورش و جامعه معلمان ؛ شناسایی معلمان کارآمد و بکارگیری آنان در جهت فعالیت های گروه های آموزشی و تهیه برنامه های آموزشی معلمان ؛ تهیه طرح ها ، برنامه های ، محتوای کتب درسی و روش های آموزشی با استفاده از نظرات معلمان برای اجرای برنامه ها و فعالیت های یاددهی و یادگیری ؛ نظارت بر اجرای برنامه ها و فعالیتهای یاددهی و یادگیری ؛ ترویج فرهنگ استفاده از تکنولوژی آموزشی در زمینه طراحی ، اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزشی ؛ ایجاد زمینه و شرایط مناسب برای ارتقاء سطح آگاهی و دانش معلمان ؛ ترغیب و تشویق معلمان به مطالعه و تحقیق در زمینه های مختلف تعلیم و تربیت ؛ شناسایی ، جذب و بکارگیری گروه های آموزشی و معلمین مجرب و آگاه در تهیه برنامه های آموزشی و درسی ؛ آموزش اعضاء گروه های آموزشی در زمینه طراحی برنامه های آموزشی و درسی ؛ واگذاری طراحی و تهیه بخشی از برنامه های درسی به گروه های آموزشی توانمند(وزارت آموزش و پرورش،معاونت آموزشی، 1372).

آخرین اهداف گروههای آموزشی :

براساس دستورالعمل جامع گروه های آموزشی ( 1377 ) اهداف طرح جامع بشرح ذیل بیان شده است :

کنترل کیفیت آموزش و پرورش و تلاش در جهت ارتقاء سطح آن ؛ تقویت روحیه نوآوری و پویایی در نظام جدید با توجه به ویژگی های آن ؛ کاهش افت تحصیلی ؛ بالا بردن سطح علمی و تخصصی دبیران و مبادله تجربیات بین آنان ؛ افزایش توان دبیران در استفاده از روشهای تدریس پویا و نوین ؛ کنترل کیفی نحوه ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان ؛ توجه به اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی در جهت انطباق برنامه های آموزشی با شرایط جغرافیایی و اقلیمی .

در ادامه رویکردها و برنامه های گروه های آموزشی در طرح جامع گروه های آموزشی به این شرح می باشد :

رویکرد های گروه های آموزشی :

بهبود کیفیت آموزشی ؛ تکامل تدریجی هدف های آموزشی ؛ تعیین راهبردهای تحول به منظور تغییر مهارت های ادراکی ، فنی و حرفه ای معلمان ( دانش ـ بینش ـ منش ) ؛ التفات بیشتر به تجربه های معلمان در برنامه ریزی جهت سازماندهی تجارب بدیع آموزش و پرورش ایشان ؛ تقویت و انسجام زمینه های علمی ـ آموزشی معلمان ؛ نظم بخشیدن به فعالیتها و عناصر متنوع نظام آموزشی متوسطه ؛ ایجاد انسجام بین اهداف عناصر برنامه درسی و روشهای تدریس و ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی ؛ اهتمام در روش شناسی و روش شناخت علوم ؛ مسئله یابی و جستجوی روش های نو برای حل مسائل آموزش متوسطه ؛ ترویج مدیریت مبتنی بر تحقیق و پژوهش ؛ کاربست نتایج تحقیقات و پژوهش های علوم تربیتی ؛ تمرکز زدایی تدریجی از برنامه های آموزشی ؛ توسعه عرصه نظارت ، کنترل و ارزشیابی ( در زمینه برنامه ، فرآیند و بازخورد فعالیت های آموزشی ).

برنامه های گروه های آموزشی :

در جهت دستیابی به رویکردهای مطرح شده در دستورالعمل گروه های آموزشی ، چهار برنامه ترسیم و معرفی گردیده اند : طراحی آموزشی ؛ خلاقیت و نوآوری ؛ نقد و بررسی کتب درسی ؛ سنجش و اندازه گیری - ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی (وزارت آموزش و پرورش ، 1377 ).

نقش گروه های آموزشی

گروه های آموزشی مانند بسیاری از گروه های دیگر در سازمان آموزش و پرورش ، با هماهنگ کردن فعالیت دبیران درجهت اجرای اهداف آموزش و پرورش می تواند بر کیفیت و اثر بخشی آموزشی بیفزاید . اگر چه در بحث های قبلی به صورت ضمنی و تلویحی به بخشی از نقش های گروه های آموزشی اشاره شد اما با مطالعه ای دقیق و استنباط از محتویات دستورالعمل موجود به چندین نقش اساسی آنها اشاره ای صریح تر می شود .

خلق و نوآوری یک یا چند کیفیت آموزشی : بدون تردید در دنیای معاصر آن نظام آموزشی می تواند قرین به موفقیت باشد که دائم در حال نوپدیدی ، تغییر ، نوآوری و بهبود باشد . با حذف این عامل مطمئناً رکود و بحران فرآیند آموزش را تحت تأثیر قرار می دهد . نوآوری باید به صورت مداوم در محتوا ، برنامة درسی و آموزشی ، شیوه ها و الگوهای تدریس ، سنجش و اندازه گیری از آموخته های دانش آموزان ، امکانات ، تجهیزات ، تسهیلات و وسایل آموزشی و کمک آموزشی و سبک های مدیریتی و برخی از مسائل دیگر اتفاق افتد و باعث شود علم ، دانش ، بینش ، نگرش و مهارت و فنون افراد تغییر و بهبود یابد .

نظام ،کنترل و هدایت یک یا چند کیفیت آموزشی : به صورت مستمر و هدفمند باید سیاست ها ، خط مشی ها ، برنامه ها و فعالیت های آموزشی را نظارت و کنترل نمود تا به دلایل مختلف از کمیت ها و کیفیت های آموزشی کاسته نشود . باید مراقبت هایی پی در پی اعمال گردد و هدایت هایی صورت پذیرد تا شاخص های موجود کیفی از استانداردهای مد نظر نزول ننموده وارتقاء یابد و سطح کارآیی و اثر بخشی برنامه ها افزایش یابد.

توسعه و بهبود یک یا چند کیفیت آموزشی : در اینجا بحث این است که پس از ابداع و خلق یک یا چند کیفیت آموزشی و کنترل و نظارت بر آنها نباید به حدی قناعت ورزید بلکه باید در صدد بود با ایجاد شرایط و فضای مناسب تر به دنبال کسب نتایج بهتری بود . گروه های آموزشی باید در پی این باشند که به طور مثال یک روش جدید با چه شرایط بهتری می تواند در موقعیت های بیشتری بکار گرفته شوند ؟

با عنایت به اینکه در دستورالعمل گروه های آموزشی رسالت اصلی و وظیفه عمده و کلان اعضاء و سرگروهها را کیفیت بخشی آموزشی معرفی نموده توضیحاتی در این باره داده می شود .

دیاس درباره کیفیت چنین گفته است: « کیفیت همانند زیبایی و خوبی ، واژه ای است که با ذهنیت سر و کار دارد . بنابراین معنی آن با توجه به ذهنیت افراد مختلف تغییر می کند . بدین سان هر فرد ممکن است در چهارچوب ارزشهای مورد نظر خود کیفیت را تعریف کرده درباره آن به گونه ای خاص قضاوت کند » (بازرگان ،1380، ص 56 ص6 ) .

از جمــله فوق چنین استنباط مـی شود که بین صاحبنظران درباره « مفهوم کیفیت » ، هماهنگی وجود ندارد و تعریف دقیق و جامعی تاکنون مطرح نشده که مورد قبول همگان واقع شود . اما به لحاظ اهمیت موضوع به طرح دو تعریف در مورد کیفیت آموزشی بسنده می شود .

بازرگان در این باره اعتقاد دارد : « اخیراً کیفیت به عنوان ارزش افزوده تعریف شده است. در این تعریف کیفیت یک نظام آموزشی عبارت است از وضعیت دانش آموختگان این نظام از نظر دانش ، نگرش و توانایی های کسب شده به طوری که بتوان سطح موجود این قابلیت ها و توانایی ها و نگرش مکتسب را به نظام آموزشی نسبت داد » (‌ بازرگان ،1380، صص 60 ـ 59 ).

اگر به تعریف فوق ، تعاریفی که یونسکو و شبکه بین المللی نهادهای تعیین کیفیت در آموزشی عالی را برای کیفیت در آموزش عالی عرضه کرده اند ، بیفزاییم نتایج بیشتری بدست می آید . یونسکو کیفیت در آموزش عالی را مفهومی چند بعدی می دانـد که به میزان زیاد به وضعیت محیطی ( زمینه ) ، مأموریت یا شرایط و استانداردهای رشته دانشگاهی بستگی دارد . در تعریف دوم با استناد ، به نظر گراف[18] « کیفیت نظام آموزشی عبارت است از میزان تطابق وضعیت موجود با یکی از حالت های :

الف ) استانداردها ( معیارهای از قبل تعیین شده ) ؛ ب ) رسالت ، هدف و انتظارات » (بازرگان ، 1380 ، ص 58 ) .

با تلفیق تعاریف فوق و جمع بندی نظرات ذکر شده می توان نتیجه گرفت که در بررسی کیفیت باید به دنبال خصوصیات و ویژگی هایی بود و نسبت این ویژگی ها را بر اساس استانداردها ، رسالت ، اهداف و انتظارات تعیین و تبیین نمود که این نیازمند فرآیندی کاملاً تخصصی است و باید گروهی خاص که در این زمینه صلاحیت و توانایی دارند به آن بپردازند .

حال باید عناصری که بر کیفیت نظام آموزشی تأثیر زیادی دارند مشخص شود . وسپور معتقد است : « عناصری که در نظام آموزشی تأثیر زیادی در کیفیت دارند شامل : معلم ، برنامه درسی ، مواد آموزشی و کتاب ها ، فنون تدریس ، نظارت و سرپرستی ، نوآوری و واکنش در مقابل تغییرات می باشند» (جین و بوردن ، 1995،ص 56).

با نگاهی عمیق به مطالب فوق ، محورهای فعالیت های گروههای آموزشی که عیناً با نظرات صاحبنظران مذکور هماهنگی دارد مشخص می گردد و به راستی در می یابیم که وظایف محوله به آنها با شاخص های کیفیت بخشی عجین شده است . این مجامع تخصصی باید یکی از سنگین ترین مسائل را بر عهده گرفته و با توجه به شاخص ها ، اصول و مبانی حاکم بر آن به کیفیت بخشی در آموزش و پرورش بپردازند . در قالب رعایت این موارد می توان انتظار داشت از میزان خطاها کاسته شده و خدمات بهتر و بیشتری ارائه شود و امروزه این امر یک ضرورت اساسی به حساب می آید .

یکی دیگر از نقش های گروههای آموزشی ، نظارت و راهنمایی[19] آموزشی است که بخشی جدانشدنی از فرآیند تعلیم و تربیت است و فعالیت گروههای آموزشی تا حدود زیادی با « راهنمایی » و « نظارت » هماهنگ ، هم سنخ و مرتبطند و جداسازی و تفکیک آنها مشکل است ، اگر چه ممکن است در برخی مسائل ، وجوه مختلفی را داشته باشند ولی در کل یک مقصد و مسیر را طی می کنند و به یک هدف عمده که همان کیفیت بخشی آموزشی است نظر دارند و بدنبال اصلاح و بهبود وضع آموزشی و پرورشی هستند .

دربارة ضرورت نظارت و راهنمایی در آموزش و پرورش معتقد است که : « نیاز به نظارت و راهنمایی آموزشی در همه زمینه های مربوط به فعالیتهای تدریس و یادگیری اجتناب ناپذیر است این نیاز به ویژه زمانی که آموزش و پرورش دستخوش تغییرات و تحولات بنیادین می گردد بیش از هر زمان دیگری احساس می شود . نظارت و راهنمایی آموزشی به طور رسمی حل و فصل مسائل و مشکلات آموزشی معلمان ، اصلاح فرآیند تدریس و یادگیری و ارتقای کیفیت عملکرد معلمان و در نتیجه دانش آموزان است جلوگیری از اتلاف وقت ، کاهش افت آموزشی و اصلاح و بهبود آموزشی هدف اصلی نظارت و راهنمایی آموزشی است » (نیکنامی ،1382،ص 1 ) .

گلیکمان می نویسد : « صرف نظر از تفاوت های مدارس با یکدیگر مدارس حلقه اتصال مشترکی دارند که اعضای آنها را با یکدیگر پیوند می دهد و میان عناصر گوناگون مدرسه ثبات و هماهنگی ایجاد می کند این حلقه اتصال یا پیوند دهنده نظارت و راهنمایی آموزشی است »(گلیکمان، 1995،ص 36 ).

با توجه به مطالب فوق که بخشی از نظرات صاحبنظران داخلی و خارجی است ، اهمیت نقش راهنمایان آموزشی در تعلیم و تربیت مشخص می گردد که حتی توجه به بخش خاصی از این موارد می تواند نشان دهنده ضرورت این مسئولیت باشد .

نیکنامی در کتاب خود می نویسد : « هر کسی با هر مسئولیتی در هر بخش از آموزش و پرورش به طور مستقیم و غیر مستقیم برای اصلاح فرآیند آموزش در مدرسه و کلاس درس تلاش کند راهنمای آموزشی نامیده می شود . با این توضیح افراد بسیاری از جمله مدیران گروه های آموزشی را می توان در زمره راهنمایان آموزشی قلمداد کرد(نیکنامی ،1382،41).

کمیسیون اهداف ، طرح ها و برنامه های آموزشی و پرورشی



[1] - Robbins, S. P.

[2]- George Homans

[3]- Theodore Newcomb

[4]- Balance Theory

[5]- Moorhead, G. & Griffin, K.

[6]- Forming

[7]- Storming

[8]- Norming

[9]- Evolution

[10]- Deforming

[11]- Formal

[12]-Informal

[13]- Open

[14]- Closed

[15]- Command

[16]- Task

[17]- Interest

[18]-Graft

[19]- Supervision

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد