|
|
|
| مذهب بهعنوان قدیمیترین وسیله دفاع و حمایت بشر در تمام ابعاد زندگی معرفی و اهمیت آن در بهداشت روانی و تعلیم و تربیت ثابت شده است. بدینوسیله یکی از انتظاراتی که جامعه از فرد رشدیافته دارد این است که دارای ایمان و اعتقاد مذهبی باشد و از دستورات دینی خود پیروی نماید. همانطور که قبلاً گفته شد. عوامل متعددی در تأمین سلامت روانی انسان دخالت دارند که یکی از این عوامل احساس امنیت روانی میباشد که خود تحتتأثیر عوامل گوناگون از جمله مقبولیت اجتماعی حاصل میگردد. حال اگر بخواهیم بدانیم چگونه این تأیید اجتماعی برآورده میشود. لازم است به داشتن ایمان مذهبی که یکی از ویژگیهای روانی انسان بالغ است توجه داشته باشیم. جامعه افراد با ایمان و دارای محاسن اخلاقی را افراد قابل اعتمادی دانسته، به آنها ارج میگذارد. افراد باایمان دارای ظرفیت روانی زیادتری نسبت به افراد بیایمان هستند و بهتر میتوانند بر فشارهای روانی غالب آیند و اثر بروز ناهنجاریها جلوگیری کنند. | |
|
|
| گفته میشود که افراد در دوران نوجوانی به حداکثر تمایلات دینی میرسند و با این گرایش سعی در تخفیف تضادها و ناراحتیهای درونی خود دارند. چنانچه در این دوران گرایشهای دینی نوجوانان از سوی خانواده و اجتماعی تقویت شود و رعایت اصولی قوانین مذهبی به آنها آموزش داده شود گام مؤثری در تأمین بهداشت روانی آنان برداشته خواهد شد. | |
|
|
| البته گاهی اوقات ممکن است نوجوان به شک و تردیدهای زیادی در مورد مسائل دینی برسد که این مسئله نیز باعث تضادهای زیاد درونی گشته، موجب آشفتگی خواهد شد. لازم است که اینگونه نوجوانان را با هدایت و ارشاد به یک اعتقاد دینی قوی و یک فلسفه زندگی منطقی پایبند شود و باعث رهائی آنها از تضادهای درونی شد. | |
|
|
| بسیاری از علما و فلاسفه اعتقاد دارند که تنها چیزی که میتواند مانع خواهشهای نفسانی گرد قدرت و نیروی ایمان و معتقدات مذهبی است. | |
|
|
| افراد متدین در مقابل مشکلات و حوادث نمیهراسند و با ارادهای قوی و شجاعت زیاد صبر و شکیبائی و تحمل را پیشه نموده، با علم و ایمان به حل مشکل میپردازند. | |
|
|
| حضرت علی (ع) نیز فرمودهاند: ”شخص باایمان همچون کوه استوار است و تندباد حوادث او را تکان نخواهد داد“ فرد با دین و ایمان در مقابل آسیبهای روانی و اجتماعی مصونیت دارد و سعی میکند براساس نعقل منطقی به حل مسئلهٔ خود بپردازد. | |
|
|
| امام جعفرصادق (ع) برای شخص باایمانی صفاتی را بهشرح ذیل ذکر نمودهاند. داشتن صفات زیر کمک زیادی به مقاومت افراد در برابر آسیبهای روانی - اجتماعی مینماید. پارهای از این صفات عبارتند از: | |
|
|
| ۱. متانت و استواری در برابر حوادث | |
|
| ۲. صبر و شکیبائی در گرفتاریها | |
|
|
| ۴. قناعت به روزئی که خداوند داده است. | |
|
| ۵. روا نداشتن ستم بر دشمنان | |
|
| ۶. تحمیل نکردن خود بر دوستان | |
|
| ۷. تأمین آسایش دیگران با تحمل سختیها (از محمد یعقول کلینی در کتاب ”اصول کافی“). | |
|
|
| اسلام انسان را موجودی عاقل و دارای اراده و حق انتخاب، معرفی میکند و رعایت اصول و مقررات اسلامی در گرو داشتن شخصیت سالم و زمینه تربیتی مذهبی است. | |
|
|
| از نظر اسلام، انسان فطرتاً دارای دو نیرو است که یکی از این نیروها جنبه انسانی دارد و میتواند فرد را به کمال و ترقی برساند و نیروی دیگر حیوانی است و میتواند موجب لغزش و خطا در انسان گردد. انسان سالم از دیدگاه اسلام، فردی است که نیروی انسانی او بر نیروی حیوانیش غلبه داشته باشد. | |
|
|
| انسان سالم دارای جنبه ادراکی بسیار قوی است که با جنبه ادراکی موجودات دیگر متفاوت است. او در سایه این ادراک و تفکر و به یاری نیروی تعقل به شناخت عقلانی از محیط پیرامونی خود نایل میگردد. | |
|
|
| نعمت ”عقل“ از دیدگاه اسلام بسیار ارزشمند است و در واقع اسلام، انسان را موجودی عاقل، پیچیده و چندبعدی که دارای ویژگیهای زیر است، معرفی مینماید: | |
|
|
| ۱. به کسب علم و دانش مایل است. | |
|
| ۲. گرایش برای بهدست آوردن ارزش اخلاقی دارد. | |
|
|
| ۴. به پرستش و تقدیس تمایل دارد. | |
|
| ۵. داشتن عقل، اراده، مسئولیت و اختیار است. | |
|
|
| اسلام، شخصیت انسان را شامل سه قسمت مىداند که بهطور فطریى و ذاتى در وجود هر فرد قرار دارد و هریک وظایف مشخصى را بر عهده دارند. این سه قسمت عبارتند از: | |
|
|
| طبیعت و فطرت حیوانى انسان است. هذف نفس امّاره ارضاء تمایلات و شهوات جسمانى و روانى است. این تمایلات چنانچه با عقل و اراده و اخلاق کنترل گردند مشکلى براى انسان بهوجود نمىآید ولى چنانچه این تمایلات بهصورت افراطى درآیند و قوه عقل و اخلاق را تحتالشعاع قرار دهند روان فرد دچار آسیب گشته، مبتلا به بیمارى روانى و اختلال شخصیت مىشود و باعث نابودى خود و اجتماع خود مىگردد. | |
|
|
| تمام نیروهاى بالقوّهاى است که در انسان وجود دارد و او را بهطور عقلانى و منطقى راهنمائى مىکند تا بتواند بر تمایلات حیوانى خود غلبه نموده، در محدودهاى که عقل تعیین مىنماید به آنها بپردازد. | |
|
|
| قسمتى دیگر از فطرت بشر است که به فطرت انسانى نامگذارى شده است. نفس لوّامه انسان را به عالىترین درجه از فطرت خود مىرساند. رعایت دستورهاى مذهبى مانند نماز خواندن، روزه گرفتن و... فعالیتهائى هستند که از نفس لوّامه سرچشمه مىگیرند و سلامت واقعى انسان در گرو انجام این فعالیتها است. | |
|
|
| دوران کودکى زیربناى رشد هر فرد را تشکیل مىدهد و تأمین بهداشت روانى هر فردى بستگى زیاد بهنحوهٔ فرزندپرورى او دارد. دین اسلام که فسلفه زندگى را رسیدن به رشد وکمال مىداند آموزشهاى مفید و مؤثرى را در مورد فرزندپرورى ارائه داده است که رعایت آن نکات مىتواند گام بسیار مؤثرى در تأمین بهداشت روانى آنان باشد. | |
|
|
| در همین زمینه پیشوایان اسلام تأکید داشتهاند که چنانچه در دوران کودکى فرد آموزشهاى لازم را ببیند این آموزشهاى تکاملى مىتواند به بهرهورى مفید در دورهٔ بزرگسالى منتهى گردد. دین اسلام رعایت معیارهاى اسلامى را در امر فرزندپرورى بهعنوان یکى از وظایف والدین مطرح نموده است. حضرت سجاد (ع) براى هر فرد در زندگى روزمره ۵۱ وظیفه معین فرمودهاند. یکى از وظایف ذکر شده، حق فرزند بر پدر است. ”حق فرزند این است که بدانى او قسمتى از وجود تو است، و جزئى از درخت هستى تو است. در این جهان خوبى و بدى او با تو ارتباط پیدا مىکند. تو دربارهٔ آنچه نسبت به او مسئولیتپذیر شدهاى مورد سؤال قرار خواهى گرفت“ (نقل از کتاب ”اصول بهداشت روانی“ دکتر سیدابوالقاسم حسینی) بنابر فرمودهٔ آن حضرت حقوق فرزند بر پدر عبارتند از: | |
|
|
|
|
| ۳. یارى کردن به او در راه اطاعت از خداوند | |
|
|
| والدین در این سه مورد مسئولیت زیادى دارند و چنانچه در انجام این وظیفه مهم کوتاهى نمایند مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. | |
|
|
| پیامبر اکرم (ص) به داشتن مسئولیت در مقابل فرزندان بهعنوان یک وظیفه تأکید فراوان داشتهاند و والدین را بهطور اختصاصى مسئول فرزندان خود مىدانند. همچنین رسول اکرم مىفرمایند: که ”پدران باید براى فرزندان خود نام نیکو و خوب انتخاب نموده، به آنها قرآن بیاموزند و آنها را به پاکى و پاکدلى پرورش دهند (نهجالفصاحه، صفحه ۱۸۷)“. | |
|
|
| از وظایف دیگر والدین در مقابل فرزندان این است که با آنها با مهربانى و عطوفت رفتار نمایند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ”آن کس که فرزند خود را ببوسد، حسنهاى در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن کس که فرزند خود را شاد کند خداوند در قیامت او را مسرور مىنماید (اصول کافى - جلد ۶)“. | |
|
|
| همچنین پیشوایان اسلام، به والدین توصیه کردهاند که طبق دستورالعمل کلى زیر مسائل مختلف را در هر سنى بهصورت تدریجى به کودکان خود بیاموزند: | |
|
|
| ۱. تا سن ۷ سالگى کودکان را براى بازى آزاد بگذارند و محدودیتى براى آنها قائل نشوند. | |
|
| ۲. از سن ۷ تا ۱۴ سالگى خواندن و نوشتن و مسائل وابسته بدان را به آنها بیاموزند. | |
|
| ۳. از ۱۴ سالگى به بعد آنها را با مسائل فقهى و حقوقى اسلامى آشنا سازند. | |
|
|
| پیشوایان اسلام به رعایت مساوى حقوق کودکان در خانواده و پرهیز از تبعیض و رفتار پرخاشگرانه و خصمانه تأکید نمودهاند. زیرا تبعیض بین کودکان باعث بروز حالات حسادت و کینه خواهد شد و حس انتقامجوئى را در آنها تقویت مىنماید. | |
|
|
| پیامبر اسلام (ص) مىفرمایند: ”فرزندان را گرامى دارید و با آنها مؤدّبانه رفتار نمائید که این امر خود باعث حفظ شخصیت کودک مىگردد (مکارمالاخلاق-صفحه ۱۱۳)ـ“. | |
|
|
| در دستورات اسلامى آمده است که هیچگاه به فرزندان دروغ گفته نشود و بزرگسالان در صحبتهاى خود توجه به سخنان خود داشته باشند زیرا فرزندان رفتار و کردار والدین را یاد گرفته، از آنها تبعیت مىنمایند. در مورد وعدههائى که والدین به فرزندان خود مىدهند تأکید شده است که حتماً به وعدههاى خود عمل نمایند. | |
|
|
| از دیدگاه اسلام لازم است در رفتار با کودکان به نکات زیر توجه شود: | |
|
|
| ۱. توقعات والدین از فرزندان باید در حد توانائى آنها باشد. | |
|
| ۲. باید، از سرزنش نمودن و حقیر شمردن آنها پرهیز کنند. | |
|
| ۳. از ستیزهجوئى با فرزندان اجتناب ورزند. | |
|
| ۴. از افراط و تفریط در امور مختلف پرهیز کنند و جانب تعادل رفتارى را مراعات نمایند. | |
|